یکی از کاربردی ترین شاخه های هنر، تصویرسازی یا تصویر گری است که در آن هنرمند سعی می کند برای بیان ایده ها و ادراک خود از عناصر تجسمی استفاده کند. به دلیل تنوع بالای ابزار های به کار برده شده در تصویرسازی و انواع سبک های مختلف تصویر گری ، شاهد تعدد و گوناگونی تخصص ها و روش ها هستیم که گسترش و پیشرفت روز افزون تکنولوژِی و فناوری بشری منجر به پیدایش شگردهای بدیع و نوظهور در این زمینه شده است. تصویرگر باید سعی کند پیام هایی را که قصد انتقال آن را دارد، با رعایت تمام جوانب و اصول زیبا شناسی ارائه کند. لازم به ذکر است که موضوع کار تصویرگر می تواند بسیار متفاوت و یکی از داستان های مذهبی، ادبی، تاریخی، علمی باشد. از تصویر سازی در طراحی لوگو حرفه ای استفاده می شود. در این مقاله با شرح تصویر سازی چیست؟ معرفی انواع تصویر سازی ، با ما همراه باشید.
یکی از شاخه های نو ظهور و البته جالب در دنیای هنرهای تجسمی، تصویرسازی یا همان تصویرگری است. تصویر سازی کاربرد ها و معانی متفاوتی دارد، اما در حالت کلی تصویر سازی میتواند در قالب طرح، نقاشی، و عکس باشد و یا به شکل نقشه، گراف، یا نمودار درآید. در واقع تصویر سازی به تصویری گفته میشود که با یک متن همراه باشد ، یعنی به درکِ متن کمک میکند و یا اطلاعات اضافی راجع به آن می دهد. خلاصه آن که به توضیح بصری یک متن، مفهوم یا فرایند، تصویرگری گفته می شود. همان طور که گفته شد در تصویر گری یا همان تصویر سازی ، تصویرگر برای بیان ایده ها و برداشت خود از عناصر تجسمی بهره می برد.
قبل از پیدایش خط و در دوران پارینه سنگی و میان سنگی ، تصویر سازی عمدتا در نمونه هایی مانند نقاشی دیواره ی غارها مشاهده شده است. هم چنین اولین نسخه خطی شناخته شده که هم شامل کلمات و هم تصاویر بوده نیز مربوط به طومارهای مصر که ورقهای طویلی از پاپیروس بودند، میباشد. بعد ها در حدود 100 سال پس از میلاد، با اختراع کاغذ توسط چینیها، رویه ی جدیدی در دنیای تصویر سازی غرب و شرق رقم خورد. در آن زمان چینی ها، برای نوشتن حروف و کشیدن تصاویرِ آبرنگی بر روی کاغذ از قلممو و جوهر استفاده میکردند. در همین حین در دنیای اسلامی نیز، تصویرسازان بر طرحهای تزئینی و خوشنویسی تمرکز کرده بودند. پس از آن در طی قرون وسطی، اروپایی ها متون مقدس را به صورت حکایت های پندآمیز ثبت و با تصاویر و طرحهای زیبایی تصویر سازی کردند. می توان با جرات گفت که تصویرسازیهای اولیه منحصر به فرد و بسیار زیبا بودند، چرا که همهی آنها با دست کشیده و رنگآمیزی میشدند. در اوایل قرن نهم میلادی، با اختراع چاپ فشاری یا زیلوگرافی در سال 1440، توسط چینیها، تغییرات قابل توجهی در روشهای تصویر سازی به وجود آمد، به این ترتیب که یک تصویرگر، تصویر مورد نظرش را بر روی تکهای چوب می کشید، سپس قسمتهای اضافی را می تراشید، پس از آن قسمت برجسته را با جوهر رنگ می کرد و آن را به چاپ می رسانید. به همین ترتیب در زمان بسیار کمی نسخههای خطی دستساز جای خود را به کتابهای چاپی دادند. بعدها دستگاه های عظیم و غول پیکر چاپ ها ماشینی و دیجیتال بر روی کار آمدند و صنعت تصویر گری را به سمت و سوی جدید سوق دادند.
هنرمندان طرفدار سورئالیسم عقیده داشتند اشیا را نه آن طور که معمولاً با یکدیگر ارتباط دارند، بلکه به صورت نامنظم به نمایش بگذارند. درحالی که تأثیر شاعران و نویسندههای سورئال بسیار محدود بود، اما هنرمندان و نقاشان و تصویر گران این سبک تأثیر قابل توجهی بر هنرهای تصویری و فیلم گذاشتند . می توان گفت تأثیر سورئالیسم بر تصویرسازی، طراحی و ارتباطهای بصری بسیار گسترده و غیر قابل انکار بوده است.
جریان مدرنسیم حدودا از سال 1908 آغاز شد و تا دههی 1930 ادامه داشت؛ مدرنیسم شامل مجموعههایی از جریانهای مجزا مانند ساختارگرایی ، سورئالیسم و باوهاوس میشود. که این جریانها سه ویژگی مشترک داشتند؛ نپذیرفتن سبکهای قدیمی، رویکرد طراحی مینیمالیستی و استفادهی بدیع و آزمایشی از تصاویر. جریان مدرنیسم تأثیر قابل توجه و بسیار زیادی بر تصویرسازی و طراحی گذاشته است که در طراحی و تصویرسازی های امروزه به شکلهای مختلفی هنوز باقی ماندهاند و میتوان تاثیر آن ها مشاهده کرد.
رئالیسم جادویی سبک جدیدی از نقاشی رئالیسم است که زندگی روزمره را به مثابه موقعیتهایی آشنا به تصویر میکشد اما همزمان، حاوی نکاتی عجیب و غیرطبیعی هم هست. رئالیسم جادویی موازی با جریانهای سورئالیسم و اکسپرسیونیسم رشد کرد. هنرمندان این جریان در حین خلق تصاویر رئالیستی و پرجزئیات ، نمادها یا ایدههایی را استفاده میکردند که حالتی رویایی یا جادویی را به اثر هدیه می کرد.
این جریان شامل هنر، معماری و هنرهای بصری و تزئینی و به طور اساسی، هر چیزی که امروز زیر چتر طراحی قرار میگیرد، می شود. در هنرهای تجسمی سبک گرافیکی متفاوت آرتدکو از شکلهای بسیار ساده و بدون آلایش و از منحنیهای آیرودینامیک استفاده میشد. هم چنین طرحهایی که با الهام از این سبک خلق می شد، خیرهکننده و پرنشاط بود.
تصویری که نکتهای را بیان کند و پیامی را میرساند؛ به تصویر سازی سیاسی معروف است. تصویر سازی سیاسی ممکن است ضربهای به یک سیاستمدار بزند، بیلیاقتی فردی را آشکار کند یا از فساد و فریب پرده بردارد. در تصویرسازی سیاسی از کاریکاتور، طنز، هجو و استعاره استفاده میشود، تا از طریق آن موقعیتهای پیچیده سیاسی را به طور واضح و مختصر نشان دهد و باورهایی که توسط عموم مورد قبول است را به چالش بکشاند. تاریخچه این سبک قرنها قدمت دارد.
انقلاب دیجیتال در اوایل دههی 1990، در حوزههای هنری و خلاقانه رخ داد. پیشرفت این رویه به دلیل هزینهی بالای تهیهی سختافزار مورد نیاز ، در ابتدا روندی کاهشی داشت، هم چنین هزینهی ورود به این حوزه بالا و یادگیری نرمافزارها هم بسیار سخت بود. در کل طراحهای گرافیکی راحتتر از تصویرسازها از این فناوری استقبال کردند هرچند که این تغییر مسیر برای همه کمی ترسناک بود. در اواسط دههی 1990 نسل جدیدی از تصویرسازها ظهور پیدا کردند که دسته ی اول از دانشگاههای هنر فارغالتحصیل شده بودند و نگاه جدیدی به نقشهای سنتی طراح و تصویرساز داشتند، به این معنا که آنها خود را هنرمندان گرافیکی می نامیدند و حوزهی کاری خود را چیزی بین گرافیک و تصویرسازی میدانستند. دستهی دوم هنرمندان با سابقهای بودند
که علاقه داشتند ابزارهای جدید را امتحان کرده و بر فناوریهای جدید سرمایهگذاری کنند. این هنرمندان آثاری را از طریق رایانه خلق کردند و چنین بود که یک جریان زیباییشناسی جدید دیجیتالی، ظهور پیدا کرد.
تصویر سازان این حوزه در روزنامهها و مجلات و بهعنوان کاریکاتوریستهای اجتماعی ، سیاسی یا تصویر سازان خبری فعالیت دارند.
در این حوزه تصویر سازان عناوین و موضوعات را به شکل طرح جلد، یا مضامین داستانی را در کتابهای داستانی تصویر سازی میکنند.
تصویر سازان این حوزه در تصویر سازی پوسترهای تبلیغاتی، آگهیهای تجارتی و تصویر سازی مربوط به بستهبندی کالاهای مصرفی نظیر مواد غذایی و دارویی و غیره، فعالیت دارند.
تصویر سازان این حوزه پیامهای مؤسسات و نهادهای هنری، اجتماعی، خیریه، ورزشی، خدماتی، سیاسی و آکادمیک یا علمی را به مخاطبین خود منتقل میسازند.
این تصویر سازان در آثارشان، هویت فرهنگی، بومی، نژادی، تاریخی و جغرافیایی ملتها و کشورها، انعکاس میدهند.
چوبتراشی از تکنیکهایی است که در قدیمیترین کتب مشاهده می شود و در قرون وسطی طرفداران زیادی داشته است ،که بعد از اختراع دستگاه چاپ فشاری، به گزینهی اول برای انتقال تصویرسازی روی کاغذ تبدیل شد. تراشیدن تصاویر بر چوب این امکان را فراهم میکردند تا کتابهایی که در تیراژ بالا چاپ میشدند همگی تصویرسازیهای یکنواخت و زیبایی داشته باشند. از جمله ویژگی های بارز این تصویرسازی استفاده از رنگهای متضاد؛ کنتراست بین مناطق تاریک و روشن در تصویرسازی و هم چنین شکلهای نسبتاً بزرگ است.
در این روش، یک صفحهی فلزی که معمولاً از جنس مس، روی یا آهن بوده با مومی که در برابر اسید مقاوم باشد، پوشانده میشد. پس از آن هنرمند با استفاده از سوزنهای حکاکی طرح و خطوطی که میخواهد در اثر نهایی دیده شوند را روی صفحه حک میکرد. در مرحلهی بعد، این صفحه را درون یک وان اسیدی قرار میدادند که اسید مناطقی که حکاکی شده را میخورد و در نتیجه خطوطی داخل صفحه ایجاد میشد. در مرحله ی بعد موم باقی مانده را از روی صفحه پاک میکردند و بعد از اینکه تمام سطح صفحه را با جوهر پوشش می دادند، صفحه همراه با یک برگ کاغذ زیر دستگاه چاپ فشاری قرار میگرفت و کاغذ جوهرهای موجود در شیارهای صفحه را به خود جذب میکرد و اثر چاپ میشد.
بی شک از پرطرفدارترین و رایج ترین تکنیکها برای تصویرسازی، استفاده از مداد است. استفاده از مداد این امکان را به هنرمند میدهد تا سایههایی نرم و خطوطی واضح و دقیق ایجاد کند. گاهی اوقات، تصویرسازها تمایل دارند تا طرح اولیه را با مداد کشیده و اثر نهایی را با ابزاری دیگر تکمیل کنند.
تصویرسازیهایی که با زغال انجام میشدند اغلب به اندازهی نمونههای مدادی یا خودکاری دقیق نیستند. اما استفاده از زغال برای تصویرسازی داستانهای کوتاه، طرحهای ساده و اولیه و کنجها نسبت به روشهای دیگر ترجیح داده میشود. چرا که انعطافپذیری زغال به هنرمند این اجازه را میدهد تا گسترهای از بافتها، سایهها، مواد، مردم، اشیا و جهان طبیعی را به تصویر بکشد. در این روش گرافیست معمولاً از انگشت خود یا یک دستمال استفاده میکند تا زغالهای کشیده شده بر کاغذ را به یکدیگر ترکیب کرده تا سایههایی نرم به وجود بیاید.
در تصویرسازی با آبرنگ با استفاده از رنگدانهها و اضافه کردن آب، سایههایی با درجات وضوح مختلفی ایجاد شود. نرمی، تخیل و عمق بالا جزو ویژگیهای اصلی آثار آبرنگی هستند. معمولا تصویرسازها ترجیح میدهند که به دلیل سبکی آبرنگ، از این روش ، در تصویر سازی کتابهای آشپزی، زنان و مد استفاده کنند.
گواش شبیه به آبرنگ است، فقط کمی اصلاح شده تا پررنگتر باشد. گواش به نسبت آبرنگ، حاوی سایههایی غنیتر، ضخیمتر و تاریکتر است و حتی این امکان وجود دارد که بعد از چند سال مجدداً روی آن کار کرد. معمولاً از گواش در تصویر سازی کارهایی مانند طراحی لوگو حرفه ای ، پوستر، کمیک و سایر طراحیها استفاده میشود.
از آن جا که کار کردن با اکریلیک نسبت به آبرنگ و رنگ روغن آسانتر است ، به یکی از تکنیکهای موردعلاقهی تازهکارها تبدیل شده است. زیرا. این نوع رنگها انعطافپذیری بالایی دارند و در انواع شبنما، متالیک و سایر افکتها استفاده می شوند. نیز ارائه میشوند. هم چنین میتوان آنها را روی هر سطحی اجرا کرد.
کلاژ تکنیکی است که در آن، از جمعآوری و ترکیب فُرمها و مواد مختلف برای ساخت یک اثر هنری جدید استفاده میشود.
این نوع تصویرسازی در سالهای اخیر بسیار طرفدار پیدا کرده ، در این روش تصویرسازها با استفاده از لایههای مختلف کلاژ، حالتی سه بعدی و زیبا را خلق کرده که عمق تصویر را افزایش میدهد.
تصویرسازی با جوهر این امکان را به هنرمند میدهد تا بتواند کنتراست بالا را در بعضی مناطق خلق کند. هم چنین اکثر تصویرسازیها در این روش، با استفاده از یک رنگ جوهر در پسزمینهای روشن ایجاد شدهاند که موجب افزایش کنتراست اثر میشود، البته میزان شدت رنگ در این روش را میتوان با ایجاد نقاط در فاصلههای مختلف ایجاد کرد .
در پی انقلاب دیجیتال ، اولین صفحه الکترونیکی طراحی در سال 1888 اختراع شد. امروزه بسیاری از تصویرگران به تبلتها و دستگاههایی که به رایانه متصل میشوند، عادت کرده اند. در روش دیجیتال با استفاده از قلم مخصوص تبلت ، طراحی انجام میشود و سپس آن را جهت ویرایش نهایی با استفاده از نرمافزارهای نقاشی به رایانه منتقل میشود.
تصاویر محیط زندگی انسان را احاطه کرده و در فعالیت های اجتماعی او نقش اساسی را بر عهده گرفتند. از همین رو تصویرگران باید به ظریف ترین نکات محیط زندگی خود توجه داشته باشند، همکاران ما با سال ها تجربه و تخصص در زمینه تصویر سازی آماده همکاری با شما هستند ، برای ادامه کلیک کنید.